هوا خیلی سرد ه...

که چی؟

اوممممممم...؟؟؟بهار نزدیکه!!!!!

؟؟!!!                     

هوا مسیح نفس گشت و...

یلدا

 

دیشب حدود ساعت۱۱وقتی از بخش خارج می شدم دم در بخش یکی از بیمارا ن باردار را دیدم در حالیکه  همسرش رو به روش ایستاده بودبایک انار سرخ تو دستش ،  چه یلدایی!!

پنجره

هیچوقت فکر نمیکردم که به خاطر کم شدن یک کشیک یعنی 15 تا کشیک بشه 14 تا انقدر خوشحال بشم فکر اینکه می تونم یک روز صبح بعد از طلوع افتاب بیدار شم شعف انگیزه ولی نیمه عمر این خوشحالی تا کی می تونه باشه ؟!خدا میدونه!احتمالا خیلی کم! تو این مدت یکی از چیزهایی که کمی خوشحال وامیدوارم می کرد این بود که با هر کشیک یک روز از این روزهای سخت ،روزهای بی پنجره تموم میشه !  پاویونی که پنجره ای به بیرون نداره کاشکی یک پنجره بود !!(این تصویر هیچ ربطی به این مطلب نداره)